کوچینگ
کوچینگ فرآیند آسان کردن تغییر و تحول در زندگی و کسب و کار است .
بر اساس تعریف فدراسیون بین المللی کوچینگ ICF مربیگری یا کوچینگ گونه ای از رشد و پیشرفت است که در آن فردی به نام مربی، شخص آموزش گیرنده یا مراجع را برای دستیابی به اهداف شخصی و یا حرفه ای خود، هدایت و حمایت می کند. به عبارت دیگر کوچینگ یک فرایند است که مراجع را قادر می سازد، پایبندی به اهداف خود را تقویت کند. تا در نتیجه منجر به بهبود شرایط شود.
کوچینگ روشی از آموزش است که به مشاوره یا آموزش به یک فرد یا یک گروه اشاره دارد. کوچینگ می آموزد که چگونه فرد مهارت های خود را برای افزایش بهره وری یا غلبه بر یک مشکل عملکردی توسعه دهد. کوچینگ یک رویکرد توسعه ای برای کار و تعامل با افراد دیگر است. کوچینگ می تواند به افراد کمک کند قابلیت های شخصی، مهارت های ارتباطی خود را بهبود ببخشند.
دوره های رایگان کوچینگ
کوچینگ فرایندی است که در طی آن یک فرد میتواند پتانسیل های ذاتی و درونی خود بشناسد و در جهت استفاده ی حداکثری از استعداد های خود تلاش کند . درک عمیق و درست کوچینگ و استفاده از آن نیازمند کسب آموزش کافی در این حوزه می باشد . مهرداد سلیمی برنا به عنوان یک استاد ماهر در زمینه ی کوچینگ توانسته بخش زیادی از آموزش کوچینگ را به صورت رایگان در اختیار مخاطبانش قرار دهد .
کوچینگ زندگی شناساندن یک مسیر برای رسیدن به خوشبختی و شادمانی . همچنین برای توسعه ی اهداف شخصی و از بین بردن موانع پیش رو هر فرد .
کوچینگ کسب و کار اغلب برای کارآفرینانی که میخواهند وارد بازار کار شوند و صاحبان مشاغلی که میخواهند موفق تر و پر بازده تر باشند کارایی دارد .
کوچینگ چیست؟
کوچینگ چیست؟ کوچینگ یک روش بسیار قدرتمند و اثرگذار در ایجاد انگیزه و بهتریت روش برای موفقیت افراد است که از طریق پرسیدن و فکر کردن فرد، ارتباط مؤثرمفیدی بین کوچ و فرد مراجعه کننده ایجاد میکند.
در پاسخ به آنهایی که می گویند کوچینگ چیست؟ روشی بسیار روشن است که برای کمک عالی به کارکنان و پرورش ظرفیتهای درونی و هویتدادن به کارکنان استفاده میشود.
هدف توسعه مهارتها و شایستگیهای درونی افراد است و این کار را با تمرکز دقیق بر روی حوزههای خاصی از مهارت ها انجام میدهد.
وجود کوچینگ در شرایطی که اضطراب و نگرانی زیاد و پذیرش مسئولیت کم باشد، یادگیری کاملا ضعیف میشود. مردم برای انجام اکثر کارهای خود دانشی را لازم دارند، اما شرایط بسیار دشواری برای اجرای آنچه که بلدند، پیش روی خود دارند.
ضرورتی ندارد که ما حتماً بیشتر از یک فرد موفق یاد بگیریم، اما ضروری است آنچه که از قبل خداوند درون ما نهفته است را اجرا کنیم. فشار بیش از آنکه به نتیجهگیری ما کمک کند، باعث آزار و فلجشدن و از کار افتادگی ذهن ما میشود.
ما در مورد چیزهایی که باید تغییر کنند بسیار صحبت میکنیم، اما سؤال مهم این است که آیا بهخوبی درک کردهایم که چگونه باید تغییر صحیح را ایجاد کنیم؟
“ کوچینگ چیست ” دورهای بسیار قدرمتد برای توانمند کردن افراد است تا آنها احساس آرامش کامل و مفید بودن را داشته باشند و با رسیدن به موقعیتهای مد نظر خود احساس رضایت کامل کنند.
این روش ضمن توجه به مشکلات و چالشهای پیش روی فرد، بر اهداف او نیز تمرکز کامل میکند و سعی دارد تا با فراهم کردن حمایتهای لازم به او کمک کند تا به نتایج بهتر و سریعتری نسبت به قبل برسد. کوچینگ در حال حاضر یکی از کارآمدترین روشهای توسعهی افراد و یک رویکرد بسیار قدرتمند در مدیریت عملکرد محسوب میشود.
برخلاف آموزش که بهصورت طبیعی شامل یک گروه از افراد و دارای محدودیت های زمانی است،
در جواب کوچینگ چیست؟ باید گفت یک روش بسیار متمرکز و فرد به فرد است که در هر ساعت از شبانه روز قابل اجرا است. برخلاف بعضی از مدل های آموزش، کوچینگ یک روش فوری نیست! که فوری هم از یاد افراد برود، بلکه یک تأثیر ماندگار و کاملا بلندمدت روی فرد و همچنین سازمان ها میباشد.
تعریف کوچینگ
تعریف کوچینگ عبارت است از:
اگر بخواهیم مطابق آنچه که از معنی واژه کوچینگ دریافت کرده ایم، تعریف کوچینگ را ارائه دهیم، باید بگوییم که، تعریف کوچینگ به معنی راهنمایی کردن افراد به سوی مقصد است.
تعریف کوچینگ یعنی کمک اصولی به فهم و درک اهداف و نیل به آنها است. در حقیقت کوچ ها به افرد کمک میکنند تا استعدادهای درونی خود و نیازهای خود را شناخته و مسیری درست برای رسیدن به آنها پیدا کنند.
به بیان عملی، تعریف کوچینگ یعنی فرایندی که میان کوچ ها و افراد مراجعهکننده صورت میگیرد که در طی این جلسه کوچ ها با پرسیدن سؤالاتی کاملا هدفمند از مراجعهکنندگان، آن ها را وارد چالشی میکنند که از دل این سوالات سردرگمیهای افراد به طور کامل از بین رفته و با روشن شدن اهداف خودشان، به کمک کوچ ها و با تکیه بر استعدادهای درونی خود راههایی برای رسیدن به آنها پیدا میکند.
دیدگاه های مختلف از تعریف کوچینگ
۱- مسیری است که طی آن فرد کوچ دهنده زمینه یادگیری کوچی را برای تقویت عملکرد و موفقیت شغلی فرد فراهم میآورد. این کار با رشد قابلیتهای کلیدی فرد مانند حلمسئله انجام میشود؛ به این صورت که بعد از آن فرد کوچ شده بتواند به صورت مستقل و با بهرهگیری از آموخته های خود قابلیتها به شرایط لازم برای موفقیت خود دست یابد.
- تماسی که به یادگیری بهتر کمک میکند.
- مسیری که فرصتهایی را برای بهبود و تغییر بهتر فراهم میکند.
- روشی که کمک میکند افراد یا سازمانهای بهتر بهترین راهحل را پیدا کنند.
- مجموعهای از روشهایی که فرآیند یادگیری را سریع میکند.
افرادی که از فرایندکوچینگ استفاده میکنند دیدگاههای جدیدی را درباره فرصتهای زندگی و مشکلات فردی خود، مهارتهای بیشتر در تصمیمگیری و تفکر، روابط بهتر با دیگران و اطمینان در انجام وظایف زندگی و کارشان تجربه میکنند. آنها میتوانند همزمان با تعهد برای بالا بردن کاراییهای شخصی خود، به نتایج تحسینبرانگیزی در حوزههای بهرهوری، رضایت فردی از زندگی خود و کاری و دستیابی به اهداف خود.
در دنیای امروزی افراد معتقد هستند که باید مسئول زندگی خودشان باشند و کوچینگ به این نوع افراد کمک میکند تا به این خواسته خودشان برسند. با کوچینگ به رشد شخصی خود ادامه میدهد.
۲- هنری خیلی عالی است که یادگیری، توسعه و عملکرد یک شخص را طور شگفت انیگز آسانتر میکند، آگاهی شخص را ارتقاء میدهد و به فرد کمک میکند تا گزینههای خود را شناسایی کند.
افراد از این طریق میتوانند راهحلهای پیشرفت خود را بیابند، مهارتهای درونی خود را توسعه دهند. دیدگاهها و رفتارهای خود را به طور عالی تغییر دهند.
هدف اصلی کوچینگ برداشتن شکاف بین توانایی های افراد و عملکرد آنها است.
۳- اساس کوچینگ این است که افراد را تشویق کند تا مسئولیتهای خود را کاملا بپذیرند، قدرت و توانایی هایشان را تجربه کنند، سراغ یادگیری بیشتر بروند، در حل مسئله خود خلاق باشند، بتوانند تصمیمات عالی اخذ کنند و از تمام پتانسیل های درونی خود و توانایی خود بهره مند شوند.
ما با تمام ظرفیت انجام این کارها متولد شدهایم و این یک هدیهی بسیار عالی تکامل به ما است.
پیشرفت در زمینهی مختلف علم اثبات کرده است که علاوه بر فرضیهی تثبیت وضعیت مغزی انسان در دوران نوجوانی و سپس افت تدریجی آن در دوران پیری، مغز ما به نوعی “پلاستیکی” است و همچنان در سالمندی نیز میتواند رشد کند. با این حال، خیلی خوب میدانیم که روحیه انسان خیلی راحت و سریعتر درهم میشکند.
همه ما افرادی را میشناسیم که با بیتفاوتی جلوی تلویزیون خود مینشینند، در محل کار خیلی کار و تلاش نمیکنند، سر کلاس درس خیال پردازی میکنند، کارهای بیفایدهای مثل مصرف الکل و مواد های مخدر انجام میدهند و وقتی که زندگیشان به بدترین نقطهی ممکن خود میرسد، افراد دیگر را مقصر میدانند.
چه چیزی مسیر درست زندگی ما را تعیین میکند؟ جواب این است که محیط های اجتماعی فاکتور بسیار مهم است؛ چه در حال رشد باشیم و چه در زندگی کاری.
برای تعریف کوچینگ صاحب نظران و پیشگامان این عرصه توضیحات مختلفی را ارائه داده اند.
با “جان ویتمور” شروع میکنیم که یکی از افراد تاثیر گذار در خصوص توسعه کوچینگ است؛ به عقیده او کوچینگ یعنی “آشنایی افراد با توانمند های خود تا بتواند بهترین عملکرد را داشته باشند.“
بی شک میتوان گفت بهترین تعریفی را که میتوانستیم در یک جمله مختصر و مفید توصیف کنیم، جان ویتمور درباره کوچینگ ارائه داده است.
به طور کلی اگر نظر تمام صاحب نظران حوزه کوچینگ را بررسی کنیم، به این نتیجه مشترک میرسیم که :
معنی کوچینگ
طبیعی است که قبل از شروع پاسخگویی به سوال ” کوچینگ چیست ” ابتدا باید به این سؤال پاسخ دهیم که معنی کوچینگ چیست؟ معنی کوچینگ (Coaching ) در فارسی به معنای ” مربیگری ” بیان شده. جالب است بدانید این کلمه را ” معلمی ” و ” آموزشی ” نیز ترجمعه کردهاند. در کنار این معنی کوچینگ در انگلیسی نیز معانی مختلفی دارد که از جمله آن میتوان به ” هدایت گری ” و ” راهنمایی ” اشاره کرد. کوچینگی که ما امروزه از آن صحبت میکنیم بیشتر معنی راهبری و مربیگری را میدهد ( میتوان گفت نزدیک است )
تاریخچه ی کوچینگ
اگر میخواهید بدانید تاریخچه ی کوچینگ چیست؟ در ادامه این مطلب از وب سایت مهرداد سلیمی برنا با ما همراه باشید.
در سال های قرن 19 که مردم هنوز با اسب و گاری، درشکه و کالسکه رفت و آمد های خود را انجام میدادند، روستایی به نام کاکس در غرب شهر بوداپست، پایتخت مجارستان وجود داشت که به گاریها، کالسکه ها و ارابه های مرغوبش معروف بود. محصولات این روستا آنقدر با کیفیت و مرغوب بود که اسم و آوازهی آن نه تنها به شهر ها و روستاهای اطراف فرستاده میشد، بلکه کم کم راه خود را برای ورود به کشور های دیگر نیز پیدا کرد.
خب تا اینجا چه ربطی به تاریخچه کوچینگ داشت؟ فعلا هیچی؛ تا اینکه مردم روستا که به هنر خود میبالیدند، تصمیم گرفتند یک اسم هنری برای محصول خود انتخاب کنند، و چه اسمی بهتر از اسم روستای خودشان یعنی “کاکس”؛ و اینگونه اسم برند خود را “Kotch” گذاشتند این کلمه را از اسم روستا یعنی “Kocs” گرفته بودند. خیلی زود اسم و آوازه ی این کالسکه ها به شهر وین رسید و مردم آنجا به لهجهی آلمانی به آن “Kotsche” میگفتند.
این کالسکه ها آنقدر مرغوب و با کیفیت بود که به فرانسه نیز راه پیدا کرد و فرانسوی ها آن را “Coche” نامیدند؛ و زمانی که به ایتالیا رسید در آنجا “Cocchio” خوانده میشد و در آخر به انگلستان راه پیدا کرد و نام جهانی و نهایی خود را با لهجه و زبان انگلیسی تحت عنوان “Coach” ثبت کرد. درست است که ریشه کلمه کوچ به معنای کالسکه بوده است، ولی با مفهوم کوچینگ امروزی بی ربط نیست؛ زیرا همانطور که کالسکه افراد را از نقطه فعلی یا مبدا به مقصدی که میخواهند میرساند، کوچینگ نیز کمک میکند تا مراجع (کوچ شونده یا کوچی) از وضعیت فعلی خود، به وضعیت مطلوبی که میخواهد برسد.
تاریخچه ی کوچینگ نشان می دهد کوچینگ یک رشته جدید و یا علمی نیست که بصورت ناگهانی و یکباره به طور کاملا اتفاقی ایجاد و رشد کرده باشد.
با این تعریف ظهور آن در دهه های اخیر بوده، که به طور واقعی می توان گفت مفهوم ” کوچینگ ” را در زمینه های تجارت و کسب و کار و حتی خارج از محیط های ورزشی یا گود مسابقات مختلف دید. تاریخچه ی کوچینگ نشان می دهد پیش از خلق این واژه، افراد مختلف فعال در این تخصص برای معرفی خودشان از عناوینی مانند: مربیگری، مشاورو حتی راهنما و گاهی اوقات از واژه های نظیر دستیار نیز استفاده می کردند. این حوزه به مفهوم امروزی آن در اواسط سال ۱۹۸۰ میلادی توسط توماس لئونارد در امریکا به عنوان موسسه غیرانتفاعی ایجاد شد.
کوچ کیست؟
کوچ کیست؟ قبل از اینکه به این سؤال کوچینگ چیست بطور کامل بپردازیم بهتر است ابتدای کار بدانیم کوچ کیست و چه وظیفه ای دارد. فرد مراجعهکننده ای که به کوچ مراجعه میکند، با اجرای تخصص کوچینگ میخواهد تغییری ایجاد کند و به آن چیزی که مدنظر خود است برسد.
کوچ دهنده عالی همیشه بر این باور است که افراد مراجعه کننده خود پاسخ مشکلاتشان را درون خود دارند، اما با این تعریف میداند که شاید برای رسیدن به این پاسخها به کمک فرد متخصص نیاز داشته باشند.
یک کوچ کیست؟ شخص کاملا حرفهای که به فرد کمک میکند تا به چیزی که میخواهد دست پیداکند و برای این کار باید بداند فرد مراجعه کننده در چه پله ای است و میخواهد به چه جایگاهی برسد.
هنگامی که فاصله بین جایگاه کنونی فرد و هدف مشخص شد، کوچ با استفاده از ابزارهای مختلف و روشهای تاثیر گذار خود و ایجاد یک محیط کاملا ایمن، حرکت خود را آغاز میکند و فرد را با تشویق کردن و آموزش مهارت های مهم در جهت دستیابی به هدف آغاز میکند.
در جواب اینکه کوچ کیست باید گفت کوچ تماما بر این باور است که فرد پاسخ مشکلات خود را میداند و با استفاده از مهارتهای حرفه ای همچون گوششنوا، پرسشگری تاثیرگذار و ارائه بازخورد به او کمک میکند تا این پاسخ مهم را کشف کند.
کوچ به فرد کمک میکند تا مطالب تازهای یاد بگیرد نه اینکه به او مطلب تازه ای یاد دهد.
اینکه کوچ کیست؟ باید گفت کوچ دست به دست فرد مراجعه کننده میدهد و او را به عمیق فکر کردن تشویق میکند، به او انگیزه ی شگفت انگیز میدهد تا پتانسیلهای فردی درونی و حرفهای خود را به اوج قدرت برساند.
کوچ کاملا بر روی آینده و فرصتهای پیش رو تمرکز دارد نه اشتباهاتی که در گذشته انجام داده است.
کوچ همیشه بر این باور است که توانمندیهای درونی فرد فراتر از چیزی است که در حال حاضر از خود نشان میدهد و او را بر اساس عملکرد امروز فرد را اصلا قضاوت نمیکند. از این طریق است که به او میتواند کمک میکند به جایگاه بالاتری دست یافته و رشد کند. کوچ نگاه میکند تا ببیند مراجعه کننده چه توانمندیهای درونی دارد که از آنها بهره میگیرد و چه توانمندیهایی دارد که از آنها اصلا استفاده نمیکند.
برای اینکه بهتر بتوانید با معنی واژه کوچ چیست آشنا شوید، لازم است این نکته را بگوییم؛ کوچها در واقع افراد تسهیلگرانی هستند که به شما به طور اصولی کمک میکنند تا بتوانید به آگاهی کامل در خود برسید و مسائل زندگی را خودتان پیدا کنید و آنها را یاد بگیرید.
کوچها هرگز شما را نصیحت نخواهند کرد و به شما راهکاری ارائه نخواهند داد، بلکه آنها به وسیله ابزارهایی کارآمد در شغل خود به شما میتوانند کمک کنند، شما با این کمک ها میتوانید برای پیشبرد اهدافتان استفاده کنید، یک نقشه مسیری را در نظر بگیرید یا اینکه بتوانید پازلهای درونی خود را که باعث بروز مسائلی در زندگی شما شدهاند، در کنار یکدیگر قرار دهید و به نتیجه عالی مد نظر خود برسید.
در واقع میتوان گفت که افراد کوچدهنده به افراد کمک میکنند تا خودشان با رسیدن به آگاهی مورد نیاز و پاسخ به سؤالهای مختلف، بتوانند میان آن کسی که هستند و آن کسی که میتوانند و میخواهند باشند، یک پل مستقیم به وجود بیاورند.
کوچها به افراد مراجعه کننده کمک میکنند تا پیچیدگی های ذهنی و افکار خود را خودشان به راحتی بهبود ببخشند، آنها را کاملا ساده کنند و به شفافیت کامل برسند.
هدف از کوچینگ چیست؟
هدف از کوچینگ چیست؟ هر روز که ارتباطات بین افراد در جهان پیچیدهتر میشود، نقش حرفه هایی همچون کوچینگ، در بروز رفتار مؤثر، لذت دادن به توانمندیها خود و قرار دادن افراد در فضای یادگیری و آموزش دهنده در سازمان های مختلف، کاملا بیشتر از هر موقع احساس میشود.
افراد برای توسعه خود باید به مهارتها و فنون های بیشتری پیوند بخورند تا به آنجا که به موفقیت خود برسند.
فنون های کوچینگ در نزد نخبگان برنامهریز نه تنها فقط یک مهارت و فن، بلکه بهعنوان یک هنر متحول کننده شناخته میشود.
مسیر کوچینگ زمانی پیچیده و حساس میشود که نیاز کوچ به سازمانهای خدماتی مختلف که علاوه بر ملزمات سازمانی با سلامت و شادابی، افزایش عملکرد، به صورتی که سازمانها باید پاسخگویی نسبتا قوی به مشتریان و مراجع و مردم ارائه دهند.
اجرای کوچینگ علاوه بر اینکه فرهنگ یادگیری، رقابت سالم، ارتباط شایسته، تعامل را ترویج میکند، ایده بسیار خوبی را برای عمل سریع، یادگیری قوی را در اولویت کاری مدیران کسب و کار و کارکنان میدهد.
از میان این مفهوم های نوین ذکر شده در این حوزه که با تحلیل و یادگیری کاملا اثر بخش مرتبطاند مانند مشاوره، مدیریت، رهبری، معلمی، مانیتورینگ، استادی برای توسعه منابع انسانی، در کارکنان و مدیران سازمانی باشد.
در پاسخ به این سوال که مهمترین هدف از کوچینگ چیست؟ می توان گفت:
پشتیبانی از اهداف
اولین هدف از کوچینگ برای پیشرفت داشتن پشتیبانی است که از اهداف ما حمایت کند، نقاط ضعف و بهبودتان را بدون رو دروایسی به شما گوشزد کند، یا اگر در مسیر رسیدن به اهدافتان نباشید، شما را از این مسئوله آگاه کند، و فاصله بین آرزوها و اقداماتتان را به شما نشان دهد. کوچینگ اهداف شما را مورد اهمیت قرار میدهد و شما را برای تلاش بیشتر تشویق میکند. بعضی وقت ها نیاز به تلنگری هستید که انگیزه بگیرید و کارتان را ادامه دهید، و کوچ دقیقا همان کسی است که میتواند ابزار پیشرفت شما باشد.
راهبرد های اثبات شده
هدف از کوچینگ که تا به حال اثبات شده میتواند باعث صرفه جویی در تلاش و زمانتان شود. به جای اینکه برای انجام کاری از روش آزمون و خطا استفاده کنید و تا پس از تجربیات فراوان و پشت سر گذاشتن چالش های مختلف، شیوه صحیح انجام آن را پیدا کنید، به جای آن میتوانید از کوچینگ کمک بگیرید. پس به جای اینکه راه راه از اول تجربه کنید و به قول معروف چرخ را از اول اختراع کنید، باید دنبال فردی باشید که تخصص او در کوچینگ مهارتی باشد که شما مدنظر دارید.
دیدن نقاط کور
بزرگترین هدف از کوچینگ دیدن نقاط کور است؛ این نقاط همان جنبه های ناشناخته زندگی، شغل و کسب و کار استکه مانع پیشرفت شما میشود، این ها همان مسائلی هستند که به آن ها آگاه نبودید یا از آن ها اجتناب میکردید. کوچینگ شما را به این نقاط کور و تاریک آگاه میکند و به شما کمک میکند از این موانع عبور کنید.
حذف باور های محدود کننده
باور یکی از مهمترین هدف از کوچینگ است که میتواند در پیش روی ما رو به جلو موثر باشد به همین دلیل است که باور ما را هدف قرار میدهد. حال اگر باور های ما مثبت و سازنده باشند قطعا پیشرفت حاصل میشود و اگر باور های ما مانند طنابی دست و پای ما را بسته باشد، نه تنها پیشرفت نمیکنیم بلکه درجا زده یا موجب پسرفت ما در زندگی خواهد شد. شناسایی باورها و تصاویر که از زندگی و شغلتان دارید، تغییر الگوی باورهای منفی، و نهادینه کردن عادت های مثبت و سالم موجب میشود به ثبات و رضایت در زندگی برسید. بنابراین یک کوچ در تمام این مراحل همراه شما است و روش های بسیار کاربردی و اقدام محور در نظر میگیرد.
شفاف سازی ارزش ها
خیلی مهم است که بدانید چه چیزی برای شما اهمیت دارد؟ و شما برای چه چیزی ارزش قائل هستید؟ اگر فعالیت هایتان را طوری برنامه ریزی کنید که ارزش های شما را در بر گیرد، طبیعی است که از انجام آنها احساس رضایت شما از شغل و در نهایت از زندگی تان خواهد شد؛ به علاوه اینکه همیشه از انجان آن لذت میبرید و باعث پیشرفت شما خواهد شد. اما بالعکس اگر شما در تضاد با ارزش هایتان عمل کنید، شما به تدریج خسته و فرسوده میشوید، و همیشه ناراضی و نا سپاس از همه چیز هستید، به علاوه اینکه رمغی برای پیشرفت در آن کار یا حیطه ندارید. هدف از کوچینگ در اینجا، شناسایی ارزش ها و اهمیت ها برای شما است و اطمینان همخوانی آنها با کار شما است.
غلبه بر اهمال کاری
اگر هر کاری که میدانید باید انجام شود را، برایش برنامه ریزی کنید تا در اسرع وقت و به موقع، هر طور که شده انجام دهید؛ آنگاه فردی سالم، ثروتمند و خوشحال خواهید بود؛ با این حال چرا این کار را انجام نمیدهید؟ ساده است، زیرا انسان به صورت فطری دنبال گرفتن بهترین نتیجه در کوتاه ترین زمان ممکن است، و ارزش نتایج بلند مدت را در نظر نمیگیرد یا به بیان دیگر، آینده نگری برایمان سخت است. افراد اهمال کار حتی زیان هایی را که متوجه خودشان، کسب و کار، گروه، خانواده یا حتی جامعه میشود را در نظر نمیگیرند. در حقیقت کوچینگ به ما کمک میکند تا فاصله آنچه انجام میدهید، با آنچه باید انجام شود را پر کنید.
پاسخگویی
همه افراد زمانی که حس کنند تحت نظر هستند و کسی دارد آنها را نگاه میکند، سعی میکنند بهترین عملکرد خود را به نشان دهند، و به فرد نظاره گر بهترین خود را ثابت کنند. هدف از کوچینگ این است که شما یک همراه خواهید داشت که باید نسبت به آن صادق، مسئول و پاسخگو باشید.
افزایش بازدهی و بهره وری
طبق پژوهش های فدراسیون بین المللی کوچینگ، افزایش بازدهی و بهره وری در افرادی که از کوچینگ استفاده کرده اند، مشاهده میشود؛ که یکی دیگر از مزایای آن به حساب میآید.
از دیگر اهداف کوچینگ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بهبود اعتماد بنفس و عزت نفس
بهبود مهارت های مدیریتی و رهبری
افزایش روحیه، انگیزه و امید در کارکنان
کمک به برقراری تعادل بین کار و زندگی
سرعت دادن به فرآیند تغییر و توسعه فردی و سازمانی
افزایش آگاهی افراد از توانمندی ها، استعداد ها و شایستگی هایشان
شناسایی و تشخیص مشکلات عملکردی و بهبود عملکرد های ضعیف
ارتقای دانش و مهارت های شغلی و بهبود عملکرد شغلی
تقویت مهارت های ارتباطی مثل ارتباطات بین فردی، سخنرانی در جمع، فن بیان، مذاکره و…
کوچینگ در روانشناسی
کوچینگ در روانشناسی
با وجود این موضوع که کوچینگ را به عنوان یک رویکرد کاملا کاربردی و مستقل میشناسند. اما نمیتوان از تاثیر این تخصص در روانشناسی درکوچینگ کاملا نادیده گرفت. به صورت کاملا اصولی میتوان گفت که کوچینگ، برگرفته از چند شاخه مهم در روانشناسی است.
این شاخه های مهم عبارت اند از: روانشناسی انسان گرا و مثبت گرا.
در این شاخه کوچینگ، بسیار بسیار پررنگ میدرخشد و ما نیز درباره این مبحث مهم در این مقاله برای شما بیشتر و کامل توضیح خواهیم داد.
کوچینگ در روانشناسی انسان گرا
روانشناسی انسان گرا بزرگ ترین سهم را در کوچینگ دارد. میتوان با دلایل منطقی و محکم گفت که روانشناسی انسان گرا بیشتر از سایر شاخه های مهم در روانشناسی دیده میشود.
روانشناسی انسان گرا مثل کوچینگ به خودشکوفایی افرد اعتقاد دارد. این روانشناسی در مبحث کوچینگ، اعتقاد دارد که هر فرد در هر زمان ممکن اگر فرصت های لازم را در اختیار داشته باشد میتواند به صورت بسیار منطقی خود و اطرافیان خود را ارتقا بدهد.
در روانشناسی انسان گرا، رابطه افراد و درمانگر به عنوان یک نکته کاملا کلیدی در عوامل مختلف در موفقیت آمیز بودن این فرایند است.
مطابق این گفته سه فاکتور مهم پیش می آید. این سه فاکتور عبارت اند از: واقع بینی، اعتماد و درک میان فرد مراجعه کننده و درمانگر.
کوچینگ در روانشناسی مثبت گرا
کوچینگ در روانشناسی مثبت گرا یکی نمونه دیگر از شاخه های کوچینگ در روانشناسی است که میتوان رد پای آن را درکوچینگ پیدا کرد.
کوچینگ در روانشناسی مثبت گرا از این زاویه دیده میشود که روانشناسی مثبت گرا مانند کوچینگ برجنبه های درونی مثبت انسان ها مانند شایستگی و قدرت است.
تاثیر احساسات مثبت در افراد به عنوان یک محرک بسیار انگیزه بخش و پرقدرت در روانشاسی مثبت گرا است.
کوچینگ در روانشناسی جزو اصول کاملا کاربردی است. از نگاه روانشناسان مثبت گرا احساسات مثبت نه تنها انگیزه بخش هستند در واقع باعث افزایش بهره وری و سودمندی هر فرد و بالارفتن قابلیت های خود و شایستگی های او است.
مزایای کوچینگ در روانشناسی مثبت
تحقیقات مختلف نشان داده است که برخی از عملکرد های روانشناسی مثبت می توانند سطح شادی ما را به طور بسیار قوی و موثر بالا ببرند. از فواید این نوع شادی میتوان به قابل توجه و بسیار گسترده است و بسیار فراتر از احساسات خوب ما اشاره کرد.
افرادی که کمی خوشحال تر بسیار تمایل دارند تا از سلامتی خوب و بهتری برخوردار باشند، دوست دارند زندگی نسبتا طولانی تری را تجربه کنند.
تحقیقات انجام شده نشان داده است که شادترین افراد به موارد زیر بسیار تمایل دارند این موارد عبارت اند از:
- شکرگزاری
- ارتقا روابط خود با دوستان و آشنایان
- خوش بینی
- تلاش در مسیر رسیدن به اهداف
- لذت بردن از زندگی
کوچینگ تحصیلی
کوچ تحصیلی و درسی، هرکسی با توجه به نیازها و نقاط قوت و یا ضعف خود میتواند کاملا آزادانه تصمیم بگیرد که کدام یک از این کوچ ها میتواند به فرد کمک کند و او را در مسیر پیشرفت به صورت کاملا حرفه ای یاری دهد.
کوچینگ سازمان ICF
کوچینگ سازمان ICF
کوچینگ یا به زبان ساده تسهیلگر فرایند پیشرفت، فرایندی بین فرد کوچ دهنده و فرد مراجعه کننده است. که این جلسه در قالب یک فرآیند کاملا فکری که در طی این جلسه مراجعه کننده توانایی های درونی و شخصی خود را به حداکثر توان خود میرساند.
باید بدانید که کوچینگ انواع مختلفی دارد که هرکدام از این نوع کوچینگ ها در موارد مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
عبارت اند از:
توسعه فردی
لایف کوچینگ
کوچینگ عملکردی
کوچ فروش
کوچینگ نوجوانان
کوچ روابط شخصی
کوچینگ معنوی
کوچ رهبری و مدیریت
کوچینگ کسب و کار
فدراسیون بین المللی کوچینگ تعریف دیگری دارد به این صورت که میگوید: “کوچینگ یعنی همکاری با مراجع تا بتواند در یک فرآیند برانگیزاننده و خلاقانه، از توان فردی و حرفه ای خود حداکثر استفاده را ببرد.”
همچنین تعریفی که موسسه بین المللی کوچینگ (ICF) ارائه میکند چنین است: “کوچینگ شکل ساده ولی موثری است از توسعه فردی، که طی آن مراجع و کوچ با هم ارتباط برقرار میکنند؛ که نتیجه آن رشد وفرد و تقویت شایستگی های مراجع است. این رابطهی قوی به مراجع این توانمندی را میدهد که بدون توجه به گذشتهی خود به آن کسی که میخواهد تبدیل شوند.“
تفاوت کوچینگ و منتورینگ
در کنار کوچینگ، نام مفاهیم دیگری مانند منتورینگ، مشاوره، روان درمانی و آموزش به چشم میخورد که اغلب اوقات با کوچینگ اشتباه گرفته میشوند یا از نظر برخی افراد همه ی آنها یک کار را انجام میدهند.
نمیتوان گفت کدام یک از روش ها بهتر از بقیه است، بلکه تمام این مفاهیم در دسته ی توانمد سازی و حل مسائل قرار میگیرند؛ و از هرکدام باید در جای مناسب خودش استفاده کرد.
اگر میخواهید شباهت ها و تفاوت های کوچینگ با بقیه را بدانید، بهتر است در ادامه این مقاله از وب سایت سلیمی برنا ما را همراهی کنید، تا با مقایسهی آنها با یکدیگر به درک بهتری از کوچینگ برسید.
تفاوت کوچینگ و منتورینگ، مشاوره به زبان کاملا ساده:
کوچینگ: چگونه، تمرکز حال، تقویت مهارت های درونی، افزایش کارآمدی
منتورینگ: چه چیز؟، تمرکز روی آینده، پیشرفت در قبال آموزش، افق گشایی
مشاوره: چرا؟، تمرکز روی گذشته، غلبه بر روان، خود آگاهی
از مهمترین تفاوت کوچینگ و منتورینگ
- در حالی که کوچینگ روی حال تمرکز کامل دارد، منتورینگ سعی دارد چراغ راه آینده فرد مراجعه کننده باشد.
هرچند مهارت های کوچینگ نیز در نهایت خود منجر به این میشود که فرد در آینده ای نزدیک موفق شود، ولی تمرکز کامل کوچ بر روی آن چیزی است که فرد در حال حاضر در آن مرحله « هست ».
- کوچ کسی است که با فرد مراجعه کننده صحبت میکند و به او کمک میکند ابعاد های ناشناخته ذهنش را پیدا کند و بشناسد. چون معتقد است راهحل های درست در ذهن خود فرد است.
اما منتوریگ درواقع یک استاد راهنما است که تجربیات درونی خود را پیش روی مخاطب خود میگذارد و سعی میکند به او کمک کند که در آینده ی روبرو از این تجربهها استفاده کند.
- کوچ کسی نیست که به سؤالهای افراد پاسخ دهد. بلکه برای این به وجود آمده است که سوال طرح کند و بپرسد. اما منتور باید به سؤالهای افراد مراجع جواب راه یابی، و کاملا صریح و درست بدهد.
- کوچینگ عموما دورهای کوتاهمدت خواهد بود. کوچ به فرد کمک میکند که در طول دوره ی طراحی شده مهارتهای خود را کاملا بشناسد و یاد بگیرد چطور برای حل مسأله های خود تلاش کند.
اما منتورینگ اینطور نیست بلکه بلندمدتتر است. منتور باید گام به گام همراه فرد مراجع باشد تا کمک کند مهارتهای لازم خود را بشناسد. برای همین امر است که وقتی قرار است فردی یا افرادی در سازمانی جایگزین فرد دیگری شوند، معمولاً نیاز به منتور و یا راهنما دارند.
آنها باید گام به گام با هم پیش بروند تا مهارتهای جایگاه مورد نظر را به جایگزینها انتقال دهند.
- کوچینگ به سروسامان داد عملکرد های فردی کمک میکند. به او کمک میکند تا بداند چه کسی هست و چه مهارتهای درونی آشکار و پنهانی دارد. در این راه شاید لازم باشد مهارتهای خود را کاملا افزایش دهید تا عملکرد بهتری داشته باشید. وقتی فهمیدید در کجا هستید، دیگر نیاز به فرد کوچ دهنده ندارید و میتوانید راه درست خود را پیدا کنید. اما منتور میخواهد که مهارتهای فرد را به خواسته خود توسعه دهد تا از عهده کارهای پیش رو برآید. منتور در این راه تماما گام به گام همراه شماست.
- کوچینگ نیاز به مرحله ی آمادگی برای انجام کار خود ندارد. چون در نهایت خود فرد مراجع است که راه خود را پیدا میکند. کوچ دراین راه با طرح سوال های راهبردی همراه اوست.
اما منتور شامل خدمت آموزشی است که از قبل نیاز دارد به تعیین استراتژی و هدفگذاری مشخصی دارد.چه فرد کوچ چه منتور نمیتوانند راهحل های نهایی برای مسائل و چالشهای یک سازمان را ارائه دهند. بهتر است از این افراد چنین توقعی اصلا نداشته باشید.
آنها میتوانند کمک میکنند ولی این شما هستید که در نهایت باید کل فرایند آموزش را شخصیسازی کنید و با توجه به تواناییهای خود، علایق خودرا، موانع و اهداف خود را بشناسید و مسیر پیشرفت خود را طراحی کنید.
از تفاوت های کوچینگ با منتورینگ باید بگویم، منتورینگ زمانی استفاده میشود که به کسب دانش یا مهارت خاصی نیاز دارید؛ مثل زمانی که برای کسب تجربه و مهارت کاری به کارآموزی مشغول میشوید، سرپرست آموزش شما حکم منتور شما را دارد.
در آموزش یا منتورینگ تمرکز فقط روی آینده شما است، درصورتی که کوچینگ هم به حال و هم به آینده شما اهمیت میدهد؛ علاوه بر آن هدف شما از استفاده از خدمات کوچینگ، پیدا کردن راه حل مشخصی در کار و زندگی و یا ارتقا در جنبه های خاصی از زندگی است.
* تفاوت کوچینگ و روانشناس
تفاوت کوچینگ و روانشناس در چیست؟ بر خلاف روان درمانی، کوچینگ به مسائل بالینی مثل اضطراب و افسردگی نمیپردازد؛ درواقع برای حل مشکلات روان شناختی که در گذشته برایتان پیش آمده است باید به روان درمانگر مراجعه کنید.
این در صورتی است که کوچینگ به حال و آینده شما میپردازد نه به گذشته، و شما را هدایت میکند تا به اهدافی که با ارزش ها و شرایطتان همسو هستند دست پیدا کنید.
* تفاوت کوچینگ با مشاوره
مشاور و روان درمانگر ریشه و راه حل مشکلات را در گذشته شما میدانند، و هر دو به گذشته میپردازند.
این در صورتی است که کوچینگ با حال و آینده شما سر و کار دارد و تمرکز خود را روی پیدا مردن راه حل میگذارد، نه مشکلات و سختی ها.
شکل گیری کوچینگ
شاید برایتان جالب باشد که بدانید نام آن از ورزش تنیس متولد شد؛ اما اگر میخواهید بدانید چرا و چگونه تبدیل شد به مفهومی که ما امروزه میشناسیم؟ در ادامه این مطلب از وب سایت سلیمی برنا با ما همراه باشید. جواب این سوال نزد کسی است به نام “تیموتی گالوی” که مربی تنیس بود.
چیزی که گالوی راجب شغل خود یعنی مربیگری میدانست این بود که یک مربی باید نحوه ضربه زدن به توپ، نحوه دست گرفتن راکت تنیس، نحوه ایستادن و… را به تیم خود آموزش دهد. اما پس از مدتی گالوی متوجه شد گویا تلاش های نتیجه عکس میدهد؛ زمانی که اون شیوهی ضربه زدن، نجوه ایستادن و قرار گرفتن پاها را به ورزشکاران آموزش میدهد، در بیشتر مواقع عملکرد آنها ضعیف تر میشود. هرچه بیشتر نکات را میگفت و گوشزد میکرد، آنها بدتر میشدند. در نهایت گالوی به فکر چاره کردن این مشکل افتاد؛ او تصمیم گرفت خود را به جای بازیکنان بگذارد.
او متوجه شد زمانی که مربی مشغول گفتن باید ها و نباید ها است، یک گفتگوی درونی رد ذهن بازیکن شکل میگیرد و بازیکن شروع به صحبت و قضاوت راجب ” خود ” میکند. میتوان گفت این کشف گالوی آغازی برای شکل گیری تفکر کوچینگ بود.
گالوی این ” خودِ درون ” را به دو قسمت تقسیم کرده است: خودِ قضاوت کننده و خودِ انجام دهنده؛ که در مفهوم کوچ امروزی نیز بسیار مورد توجه قرار میگیرند. خودِ قضاوت کننده آن بخشی از از ذهن است که دائما در حال ارزیابی و نظر دادن درباره ی عملکرد بازیکن است و او را بخاطر اشتباهاتش سرزنش میکند. و خود انجام دهنده، آن قسمتی از ذهن ما است که تمایل به انجام دادن کارها دارد مثلا اینکه به راکت ضربه بزند. میتوان گفت داستان تنیس و گالوی بهترین مثال برای جا انداختن مفهوم کوچینگ است.
در ادامه، گالوی کشف کرد زمانی که در حال امر و نهی به بازیکنان است و به آنها روش های ایستادن، ضربه زدن و… را آموزش میدهد، یک گفتگوی درونی بین خودِ سرزنش گر و خودِ انجام دهنده شکل میگیرد، که در کوچینگ امروزی نیز تمرکز زیادی را به این موضوع اختصاص میدهند.
زمانی که این گفتگوی درونی آغاز میشود، بازیکن به جای تمرکز روی نحوه بازی، روی سخنان مربی تمرکز میکند؛ بنابر این به جای اینکه عملکردش را بهتر کند، به این فکر میکند که چکار کنم تا کمتر از سمت مربی سرزنش شوم، و این موضوع باعث افت بازیکن و منحرف شدن او از جریان بازی میشود.
این خود درون و گفتگوهای ذهنی دقیقا همان چیزی است که کوچینگ با آن سر کار دارد.
گالوی با درک این مسئله شیوه کارش را تغییر داد، و به جای اینکه به شاگردانش بگوید چطور راکت را در دست بگیرند یا چطور پاهایشان را روی زمین بگذارند؛ به آنها توصیه میکرد فقط به توپ نگاه کنند و نحوه گرفتن راکت و قرار گرفتن پاهایشان روی زمین را بر اساس آنچه خودشان تشخیص میدهند انتخاب کنند. و نتیجه فوق العاده بود، و گالوی مشاهده کرد چگونه با حذف سرزنش های بیرونی و گفتگوهای درونی، رشد و بهبود عملکرد بازیکنان رخ داد؛ زیرا بازیکن حین بازی تا حد زیادی آرامش داشت و تمام تمرکز خود را میتوانست روی بازی بگذارد.
بله این همان تاثیری است که کوچینگ با کار کردن روی طرز فکر و حذف کردن گفتگوهای درمانی انجام میدهد.
گالوی در کتابی به نام “بازی درونی تنیس” به سایر مربیان تنیس آموزش داد چگونه با حذف دستورات غیرضروری و گفتگوهای درونی، موجب آرامش ذهنی بازیکنان شده و گفتگو های درونی شان حذف میشود که در نهایت منجر به بهبود عملکرد آنها میشود.
گالوی در این کتاب خاطر نشان میکند؛ جنگیدن با حریف درونی یعنی شک ها، ترس ها و باور های محدود کننده به اندازه جنگیدن با حریف بیرونی اهمیت دارد.
به طور خلاصه
معنی واژه کوچینگ در روانشناسی و بطور کلی این واژه کوچینگ ( coaching ) برای افراد مختلف معانی کاملا متفاوتی دارد، اما در کل این معانی میتوان گفت کوچ یا مربی به فرد میتواند کمک کند تا با راهنماییهای او مشکلاتش را خودش به طور کامل حل کند و عملکردخود را بهبود بخشد.
این معنی درحالی است که در روشهای دیگر مانند (آموزش، منتورینگ) به دنبال این موضوع هستند که به سؤالات فرد پاسخ دهند و او را راهنمایی کنند.
اصلا فرقی نمیکند که فرایند کوچینگ در عرصه های مختلفی مانند ورزشی، زندگی یا کسب و کار مورد استفاده قرار گیرد، یک کوچ حرفه ای معتقد است که افراد پاسخ مشکلاتشان را خودشان میدانند، فقط باید به آنها کمک های لازم را کرد تا این پاسخها را کشف کنند.
امروزه کوچینگ به یکی از عوامل موفقیت در هر زمینه ای از ورزش تا کسب و کار و یا زندگی بدل شده است و به همین دلیل است که این حرفه رشد سریع و گسترده ای پیدا کرده است.
زیرا کوچینگ در رابطه با عوامل مربوط به زندگی یا کسب و کار میتواند به افراد کمک کند که تصمیم گیری درستی داشته باشند.
از دیگر مزایای کوچینگ که به اهمیت آن در زندگی میتوان اشاره کرد، موارد زیر است:
به جای مطرح کردن نظرات جدید، ایده ها را از ذهن افراد بیرون می کشد
به جای تحمیل عقاید، راهکارهای ذهنی شخص را پرورش می دهد
به جای رهنمون دادن، شخص را به تفکر وا می دارد
کوچینگ وابسته به واکنش فرد بوده و قابل انعطاف و کارآمد است، دستوری نیست
از قضاوت خودداری شده و به شخص کمک می شود تا در زمینه های گوناگونی رشد و پیشرفت داشته باشند
کوچینگ تئوری نیست بلکه باید آن را با تمرین و تکرار زندگی کرد