مدل کوچینگ STEPPA چیست؟

این مقاله حاوی توضیحی کاربردی در مورد مدل مربیگری STEPPA است. آقای مهرداد سلیمی برنا با تحقیقات کامل در زمینه آموزش کوچینگ بهترین تجربه را در این زمینه میتواند به شما ارائه دهد.دریافتیم که پس از مطالعه، مفاهیم اساسی این مدل کوچینگ را درک خواهید کرد که در آن اهمیت احساسات برای دستیابی به اهداف جدید اساس است. این مدل در موقعیت های حل مسئله نیز کاربرد دارد.

مدل کوچینگ STEPPA چیست؟

مدل مربیگری STEPPA یک مدل مربیگری است که توسط کوچ آنگوس مک‌لئود  در سال 2003 ایجاد شده است. مدلی است که از احساسات، یک مشکل، یا موقعیت های مختلف که ممکن است در محیط کسب و کار به وجود بیاید استفاده می کند و می توان از این احساسات برای تمرکز بر اهداف جدید و پیشرفت ها برای دستیابی به موفقیت استفاده کرد.

این ابزار معمولاً برای غلبه بر یک لحظه دشوار که در آن احساسات زیادی وجود دارد که غلبه بر آن احساس و بهبود آن لحظه خاص تأثیر می گذارد، استفاده می شود.

برای دستیابی به اهدافی که می خواهید به آنها برسید، باید اهمیت دانستن اطلاعات کافی درباره مراجع یا برای انگیزه یک تیم برای دستیابی به آنچه می خواهند را در نظر گرفت. در این مدل، تمام این فرآیندهای همراهی و آموزشی حول محور احساسات به عنوان موتوری برای دستیابی به اهداف و انگیزه ای که افراد درگیر باید احساس کنند، می چرخد.

در مدل کوچینگ STEPPA احساسات یک بخش اساسی است.

احساسات و مدیریت آنها یک عامل کلیدی در ایجاد انگیزه است. یک فرد با انگیزه می تواند به اهداف مورد نظر برسد، اما یک فرد بی انگیزه می تواند منجر به هرج و مرج و عدم دستیابی به اهداف شود.

به همین دلیل است که احساسات برای انگیزه و عملکرد که با آن انگیزه به دست می‌آیند، اساسی هستند. کوچ به عنوان کمک به حفظ انگیزه به عنوان تعادلی برای دستیابی به اهداف تعیین شده است.

در مدل کوچینگ STEPPA مربی به ایجاد یا اصلاح اهداف و دست یافتنی کردن آنها کمک می کند. همچنین مربی ای که کنترل دارد و می داند چگونه از احساسات به طور مثبت استفاده کند، با مدیریت خوب احساسات، این احساسات تحت تأثیر افکار بیهوده قرار نخواهند گرفت زیرا کوچ به پردازش آنها به بهترین نحو کمک می کند و می تواند به فرآیند برای رسیدن به اهداف ادامه دهد.

مدل کوچینگ STEPPA به صورت مخفف آورده شده است، هر حرف به معنای مرحله ای است که مربی باید با مراجعه بردارد تا بتواند به بهترین شکل با موقعیت یا پروژه ای که می خواهد با مراجع انجام دهد مقابله کند.

S  Subject – موضوع

T Target identification – شناسایی هدف

E Emotion – احساس

P Perception and choice – ادراک و انتخاب

P  Plan  – برنامه ریزی

P  pace – سرعت

A Adapt or act – اصلاح یا اقدام

حال به برسی هر یک از مراحل می پردازیم

موضوع- Subject

در مدل کوچینگ STEPPA، توسعه‌دهنده این مدل در مورد آنچه که مراجع می‌خواهد در طول فرآیند کوچینگ روی چه چیزی تمرکز کند و چه نتایجی در پایان تجربه داشته باشد صحبت می‌کند.

لازم است مربی شرایطی را که مراجع یا تیم تجربه می کند، بداند. دانستن مسائل مهم در ابتدای مکالمه برای مربی حیاتی است تا بتواند گفتگو را به بهترین شکل هدایت کند.

عواطف مربوط به موضوع مورد بحث عاملی در این مرحله هستند زیرا مدیریت احساسات باید ظریف و مناسب باشد تا مربی با مراجع بتوانند با این احساسات برخورد کنند زیرا احساسات در صورت عدم کنترل می توانند محیطی منفی ایجاد کنند.

درک و توجه نیز فاکتورهای مهمی از سوی مربی هنگام بحث یا انجام گفتگو با مراجع است.

نمونه سوالات:

در چه موردی تمایل دارید صحبت نماییم؟

آیا حوزه ای وجود دارد که بخواهید روی آن تمرکز کنید؟

شناسایی هدف- Target identification

شناسایی هدف برای دستیابی به آنچه مورد نیاز و مطلوب است ضروری است. برای این منظور مربی باید اهداف را تعیین کند، آنها را شناسایی کند و یک برنامه عملی برای تحقق اهداف مورد توافق مراجع خود را عملی کند.

در مدل کوچینگ STEPPA می توان از روش SMART (مشخص، قابل اندازه گیری، به موقع، واقع بینانه و دقیق) برای سازماندهی اهداف و دستیابی به اهداف استفاده کرد تا با شرایط موجود قابل دستیابی باشد.

برای اینکه بتواند در مورد اهداف تصمیم بگیرد و فرآیند را شروع کند، مربی باید با مراجع صحبت کند تا بداند به چه چیزی می خواهد دست یابد و تا کجا می خواهد برود. اهداف باید واقع بینانه و انگیزشی باشد تا بتوان به بهترین نحو کار کرد و در دستیابی به آنها و تحقق توافق موفق شد.

نمونه سوالات:

دوست دارید نتیجه این جلسه چه باشد؟

اهداف بلند مدت شما چیست؟

چه زمانی برای رسیدن به اهداف فعلی خود برنامه ریزی می کنید؟

احساس- Emotion

احساسات یک محرک برای ایجاد انگیزه یا عدم ایجاد انگیزه برای مراجع هستند، زیرا می توانند به طور منفی یا مثبت بر دستیابی به اهداف تأثیر بگذارند.

احساسات، اگر به نفع خود استفاده شوند، انگیزه ای برای رسیدن به اهداف هستند. کوچ می تواند به هدایت و تفسیر احساساتی که برای دستیابی به اهداف ایجاد می شود کمک کند.

باید در نظر داشت که در صورت عدم کنترل احساسات می تواند منجر به لحظات منفی و حتی توقف جلسات برای رسیدن به موفقیت شود.

سپس مربی در این مرحله راهنمای مهمی است تا بتواند احساسات را مدیریت کند و آنها را به ریتم تحقق و روند آنچه مورد نظر است برساند.

همه مربیان در مدل کوچینگ STEPPA توانایی مقابله با احساسات مراجع را ندارند تا از آنها در آموزش به نفع خود مراجع استفاده کنند. بسیاری از مربیان برای ایجاد تعادل بین احساسات و مسئولیت‌ها با پروژه‌ای که روی آن کار می‌کنند، کارهایی از قبیل صحبت‌ها و پیگیری‌ها را برای هر مراجع انجام می‌دهند.

نمونه سوالات:

چقدر هدف خود را می خواهید – در مقیاس 1 تا 10؟

اگر به هدف خود برسید – چه احساسی خواهید داشت؟ چگونه به نظر خواهد رسید؟

چقدر برای رسیدن به این هدف انگیزه دارید؟

چه چیزی شما را با انگیزه تر می کند؟

دقیقاً چه چیزی شما را در مورد این هدف هیجان زده می کند؟

چگونه متوجه می شوید که به اهداف خود رسیده اید؟

ادراک و انتخاب- Perception and choice

در این مرحله از  ادراک و انتخاب در مدل کوچینگ STEPPA ، مربی برای تغییراتی که قرار است ایجاد شود، چشم انداز درک خودش را به مراجع افزایش می دهد. مربی تصمیم نمی‌گیرد، بلکه مراجع را راهنمایی می‌کند تا در مورد بهترین گزینه‌ها برای رسیدن به هدف تصمیم بگیرد.

سپس در این مرحله به دنبال بهترین جایگزین می گردند تا بتوانند به اهداف برسند. کوچ سوالات درستی می پرسد تا بتواند تصویر را گسترده تر کند، فکر کند و خلاق باشد تا عمل کند.

ما همچنین بهتر درک می‌کنیم که مراجع چه می‌خواهد و چه احساسی در لحظه دارد تا در جهت اهداف تلاش کند و به آنچه در سطح شخصی یا حرفه‌ای می‌خواهد دست یابد.

نمونه سوالات:

در مورد وضعیت فعلی چه احساسی دارید؟

قبلاً چه چیزی را امتحان کرده اید؟

چه مشکلاتی هنوز باقی است؟

آیا هدف شما قطعاً همان چیزی است که در حال حاضر به آن نیاز دارید؟

در حال حاضر چه انتخاب هایی دارید؟ چه انتخاب های دیگری وجود دارد؟

تاثیرات شما بر روی افراد دیگر چیست؟ اثرات آتی چیست؟

چگونه می توانید با نقاط قوت خود بازی کنید؟

اگر منابع (زمان، پول و غیره) یک محدودیت نبود، چه کاری می توانید انجام دهید؟

برنامه ریزی و سرعت- Plan and pace

در صورت تحقق اهداف، باید اقدام به ایجاد طرح گام به گام کرد. مربی باید در آنجا باشد تا مراجع را بدون کم کردن اهمیت یا ارزش تصمیمات اتخاذ شده توسط مراجع در برنامه قبل از اجرای آن، حمایت و راهنمایی کند.

در این مرحله، شناسایی، ارزیابی و اتخاذ تصمیمات ملموس برای ایجاد اقدامات مهم است. استراتژی های مورد استفاده در طرح باید قابل دستیابی باشد تا به اهداف پیشنهادی دست یابد.

مدل کوچینگ STEPPA می تواند توسط یک خط زمانی برای دستیابی به موفقیت پشتیبانی شود زیرا تاریخ ها و لحظات کلیدی می توانند اهداف را بهتر تجسم کنند و طرح برنامه ریزی شده را محقق کنند.

نمونه سوالات:

گام بعدی طبیعی در این فرآیند چه احساسی دارد؟

چه چیزی درها را به روی شما باز می کند؟

چگونه گزینه هایی که انتخاب کرده اید شما را به اهدافتان نزدیک می کند؟

پس از رسیدن به اهداف خود به گذشته نگاه کنید – مراحل چه بود؟

هر یک از این مراحل را چه زمانی انجام خواهید داد؟

جدول زمانی پیشرفت شما چیست؟

چگونه پیشرفت را بررسی و اندازه گیری خواهید کرد؟

چه پشتیبانی ممکن است نیاز داشته باشید؟

آیا این ضرب الاجل ها واقعی هستند؟

اصلاح یا اقدام- Adapt or act

وقتی طرح بررسی شد، مربی و مراجع آماده عمل هستند. انگیزه در این مرحله دوباره اهمیت می یابد، زیرا توجه و احساسات مثبت دست اندرکاران می تواند با دستیابی به اهداف پیشنهادی همسو شود.

با اصلاح برنامه و اتخاذ تصمیماتی که منجر به موفقیت می شود، همراهی در این مرحله توسط مراجع ارج نهاده می شود. همچنین قبل از اجرای آنچه که سازماندهی شده است، مربی و مراجع بازتاب عمیقی از هر آنچه انجام شده است انجام می دهند، با این کار مروری انجام می شود و در نهایت می توان اقداماتی را برای مطابقت با هر آنچه در فرآیند مدل STEPPA مطرح و برنامه ریزی شد انجام داد. .

نمونه سوالات:

از جلسه چه آموخته اید؟

چه چیزی ممکن است نیاز به تنظیم داشته باشد؟

در مرحله اول ممکن است به چه موانع احتمالی برسید؟

آیا برنامه شما صحیح است؟

حال شما چه فکر میکنید؟ آیا استفاده از احساسات به عنوان یک مزیت برای رسیدن به اهداف مهم است؟ آیا مربی در مدل STEPPA به تعادل احساسات کمک می کند، به نظر شما نقش مربی به عنوان یک مشاور مهم است؟ آیا مراحل ارائه شده توسط مدل برای حفظ نظم در تحقق اهداف مفید است؟ آیا مدل STEPPA را به عنوان ابزاری برای مربیگری قرار داده اید؟ آیا شما این مدل را در شرکت خود پیاده سازی کرده اید، اگر چنین است، لطفاً با ما در میان بگذارید که چه نتایجی داشته است؟